منتظران مهدی وبلاگ عاشقان مهدی
| ||
|
سلام.... امروز یه داستانی خوندم که خیلی منو متاثر کرد ، واستون گذاشتم تاشماهم بخونید و در موردش نظر بدید .... مرد درحال تعمیر کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد پسر ۷ ساله اش تکه سنگی برداشته و بر روی ماشین خط می اندازه . مرد با عصبانیت دست کودک را گرفت و چندین مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود بشه . به علت شدت ضربه ها دست پسر بچه بد جوری آسیب دید و اونو به بیمارستان بردند . وقتی کودک پدرخود را دید با چشمانی آکنده از درد از او پرسید : پدر انگشتان من کی دوباره خوب میشه ؟ مرد که بسیار عاجز و ناتوان شده بود و نمی توانست حرفی بزنه از بیمارستان خارج شد ، به سمت ماشین خود بازگشت و شروع کرد به لگد مال کردن ماشین . ناگهان چشمش به خراشیدگی که کودک ایجاد کرده بود خورد که نوشته بود : ( دوستت دارم پدر!!! ) روز بعد مرد خودکشی کرد .
نظرات شما عزیزان:
salam
kheili ghashango narahat konande bud ![]() ![]() برچسبها: تصاویر, تصاویر حضرت مهدی, عکس, مطالب حضرت مهدی, اشعار حضرت مهدی, یوسف زهرا, انتظار, منتظران مهدی, عاشقان مهدی, , ازندگي را فقط با فصلهاي دشوارش نبين, داستان آموزنده, داستان کوتاه, یه تلنگر, داستان, تامل, [ پنج شنبه 9 شهريور 1391
] [ 10:47 ] [ hossein ] |
|
|